مالیدن با خاک، کنایه از ذلیل و خوار و با لفظ ’کردن’ و ’دادن’ و ’خوردن’ مستعمل است، (آنندراج) : چنان چست و چابک نهد دست و پا که نعلش دهد خاک مال هوا وز آن میخورد سایه این خاک مال که یکجای باشد قرارش محال، ظهوری (از آنندراج)، کی بمردن آسمان از خاکمالم بگذرد بالم از پرواز چون ماند پر تیرم کند، صائب (از آنندراج)، بر گوهرم غبار یتیمی فزون شود چندانکه چرخ بیش دهد خاک مال من، صائب (از آنندراج)، صبح نشاط ما شده با شام غم یکی ناخورده خاک مال زمین آسمان ما، منیر (از آنندراج)
مالیدن با خاک، کنایه از ذلیل و خوار و با لفظ ’کردن’ و ’دادن’ و ’خوردن’ مستعمل است، (آنندراج) : چنان چست و چابک نهد دست و پا که نعلش دهد خاک مال هوا وز آن میخورد سایه این خاک مال که یکجای باشد قرارش محال، ظهوری (از آنندراج)، کی بمردن آسمان از خاکمالم بگذرد بالم از پرواز چون ماند پر تیرم کند، صائب (از آنندراج)، بر گوهرم غبار یتیمی فزون شود چندانکه چرخ بیش دهد خاک مال من، صائب (از آنندراج)، صبح نشاط ما شده با شام غم یکی ناخورده خاک مال زمین آسمان ما، منیر (از آنندراج)
شیله ای است بفاصله 28500 گزی در جنوب غرب قریۀ نیک در علاقۀ حکومت درجۀ 4 یکاولنگ مربوط بحکومت کلان دایزنگی ولایت کابل. آب آن به دریای سر جنگل میریزد. جایگاه آن بین خط 66 درجه و 40 دقیقه و 38 ثانیۀ طول البلد شرقی و خط 34 درجه و 37 دقیقه و 52 ثانیۀ عرض البلد شمالی میباشد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
شیله ای است بفاصله 28500 گزی در جنوب غرب قریۀ نیک در علاقۀ حکومت درجۀ 4 یکاولنگ مربوط بحکومت کلان دایزنگی ولایت کابل. آب آن به دریای سر جنگل میریزد. جایگاه آن بین خط 66 درجه و 40 دقیقه و 38 ثانیۀ طول البلد شرقی و خط 34 درجه و 37 دقیقه و 52 ثانیۀ عرض البلد شمالی میباشد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)